اردشیر ریپورتر جی
و پسرش شاپور ریپورتر جی در ایران
اردشیر
ریپوترجی که از او به عنوان بنیانگدار سلسلۀ پهلوی در ایران یاد می شود به مدت چهل سال تمام برای انجام مأموریتش در
ایران زندگی کرد و در این مدت طولانی نقش فراوانی در بسیاری از ناگواریهای سیاسی
و اجتماعی ایران به عهده داشت. از جملهٔ این رویدادها عبارتند از
- انحراف انقلاب مشروطیت از آرمانهای آغازین آن
- جلوگیری از ایجاد حکومت جمهوری که پس از سقوط قاجاریان در برنامه مجلس شورای ملی بود.
- بنیانگداری سلسلۀ ننگین پهلوی
یکی از برنامههای اردشیر ریپورتر در ایران، القاء و اجرای نظریات نژادپرستانه
و کوشش برای ترویج اختلافات قومیتی در میان مردم بود. نام آریا و نژاد آریایی در زمان او در ایران متداول شد و با اشاره و حمایت او به آثار برخی از
نویسندگان راه یافت. کاری که با تأسی به آریاییسازیهای ماکس مولر (زبانشناس
تبعهٔ بریتانیا و عضو شورای مشاوران ملکه) انجام میشد.
اردشیر ریپورتر، در ادامه فعالیتهای آریاییگرایی خود، یک مدرسه جاسوسی تحت
پوشش نام مدرسه علوم سیاسی در تهران تأسیس کرد و خود تدریس درس ایران باستان آنرا
به عهده گرفت. عدهای از ایرانشناسان انگلیسی و از جمله رابرت زنر (نویسنده کتاب
زروان) و دیوید نیل مکنزی (نویسنده لغت نامۀ زبان پهلوی) از اعضای این آموزشگاه
جاسوسی بودند. او مشوق و حامی گروهی از شخصیتهای فرهنگی بود که از خواست او که
خواست دولت بریتانیا بود، پیروی کنند. این در حالی بود که همکاران دیگر او در
کشورهای همسایه، با رویکردی به ظاهر متناقض اما کاملاً هماهنگ با یکدیگر، به دنبال
بسط القائات آریاییستیزیِ توأم با ترویج عربگرایی بودند.
او همچنین ترتیبی داد تا هرگونه بنای ناشناختهٔ باستانی که کارکردی نامعلوم
دارد، به عنوان آتشکده شناسایی و نامگذاری شود. علاوه بر این، ترتیبی داد تا
تعدادی آتشکده در تهران، یزد و کرمان ساخته شود و با تبلیغات مستمر، قدمت آنها به
عصرهای قدیم منسوب گردد.
اما شاپور ریپورتر، پسر اردشیر ریپورتر بود که در سال ۱۳۰۰ در تهران متولد شد.
او پس از درگذشت اردشیر، تحت آموزشهای لازم در انگلستان و هندوستان قرار گرفت و
پس از چندی به عنوان جانشین پدر به تهران باز گشت.
شاپور نیز همچون پدرش عامل ارتباطی و اجرایی برنامههای سلطهٔ بریتانیا در
ایران، و نیز جاسوس و رئیس سرویس مخفی اطلاعات بریتانیا در ایران بود. او همچون
پدرش، نقش فراوانی در رویدادهای ناگوار سیاسی و اجتماعی ایران داشت و مانعی جدی در
راه استقرار حاکمیت مردم بشمار میرفت.
سیاستهای بریتانیا در القائات آریاییگرایی و باستانگرایی در زمان شاپور
ریپورتر تا حدی تغییر میکند و روندی متفاوت با آنرا در پیش میگیرد. رویکردهایی
که هر چند در ظاهر مغایر یکدیگرند، اما همگی بر بنیان بنیادگرایی و تعصب و افراطگری
استوار بودند. دلیل این تغییر رویه تاکنون بدرستی دانسته نشده است، اما گمان میرود
که همراهی نکردن و مقاومت افکار عمومی و شخصیتهای ممتاز فرهنگی؛ نفرت جهانی از
اصطلاح آریا و آریایی که پس از جنایتهای هیتلر و آلمان نازی در بحبوحهٔ جنگ جهانی
دوم گسترش یافته بود؛ و نیز منافع بیشتری که در حمایت از گرایشهای دیگر میدیدند؛
در این تغییر رویه دخیل بوده است.
شاپور در راه اندازی و اجرای کودتای ۲۸ مرداد علیه ملت ایران (که آنرا عملیات
چکمه یا عملیات آژاکس مینامیدند) با آمریکاییان همکاری و مشارکت داشت و از عوامل
اصلی سقوط دولت مصدق و ناکامی ایرانیان در دسترسی به حکومت مردم سالار بود.
کودتایی که بعدها با مذمت مادلین آلبرایت و باراک اوباما مواجه شد: «ایالات متحده
در سرنگونی دولتی نقش داشت که بطور دموکراتیک انتخاب شده بود»
شاپور رپورتر پس از انجام این برنامه که به بهای تباهی آرمانهای یک ملت انجام
شد، از وزارت امور خارجه آمریکا پاداشی برای «خدمات درخشان» خود دریافت میکند و
همچون پدرش به خاطر خدمات شایانی که به دولت بریتانیا کرده بود، مفتخر به دریافت
مدال امپراطوری بریتانیا و لقب «سِر» میشود.
شاپور نیز به مانند پدرش اهل نوشتن یا سفارش به نوشتن کتابهای قلابی و دروغپردازیهایی
با مقاصد خاص بوده است. اگر پدرش دستی در تولید کتابها و ترجمههای مجعول و منسوب
به دوران باستان داشت، او به متون سیاسی روی آورده بود.
نمونهای از اینها کتابی است که در سال ۱۳۷۷ و با عنوان «بزرگترین رویارویی
شرق و غرب در تهران» با ترجمه محسن اشرفی به چاپ رسید. کتابی که شاپور ریپورتر
نویسنده آن بوده و آنرا با نام مخفی «آرین رنجی شری» منتشر کرده بود. اینگونه کتابها
که اخیراً به تناوب در زمینه تاریخ معاصر منتشر میشوند، در بردارندهٔ نادرستیهای
فراوانی هستند که نویسنده کوشش کرده با سمتگیریهای خاصی، شخص یا گروهی را تبرئه
نماید و دیگران را متهم و مقصر جلوه دهد. کتابهایی که برای تخریب غیرمستقیم
مخالفان سیاستهای انگلستان و رفع اتهام از استعمار پیر نوشته و منتشر میشوند.
گویا شاپور چند کتاب دیگر نیز به سفارش بریتانیا نوشته بوده است. کتابهایی که
در آنها در لباس یک مدافع کمونیسم فرو میرود تا به تخریب آن بپردازد و یا کتاب
قلابی «خاطرات ابوالقاسم لاهوتی» که برای تخریب او نوشته بوده است.
شاپور تا حدود انقلاب ۱۳۵۷ در تهران بوده است. او در اوایل دههٔ ۱۳۵۰ ترتیب یک
معامله یکصد میلیون پوندی خرید سلاح و جنگافزار از بریتانیا را میدهد و پس از
انجام آخرین مأموریت خود برای همیشه از ایران خارج میشود. و سرانجام در اسفند
۱۳۸۳ بر اثر سرطان پروستات در شهر ساحلی کارپاس در جنوب آرژانتین مرد.