یه روز یه زن شیرازی با یه زن آبادانی همدیگر رو تو دبی می بینند، بعد از
احوال پرسی، شیرازیه میپرسه، خوب مینو خانوم چکار میکنی؟
مینو خانم میگه: خسته شدم از این همه یکنواختی، همش میخوابم و میرم دوش می گیرم.
شیرازیه می پرسی، خوب مژگان خانوم تو چکار میکنی؟
میگه: منم
مثل تو جنده شده ام.