فلسفۀ خلقت فارس و هندو
فلسفۀ خلقت فارس و هندو
در متون مقدس زرتشتی و هندو
در
متون مقدس زرتشتی ها و هندوها آمده است که در کنار رود مقدس دو دانه روئید، یکى
این طرف رودخانه و دیگرى آن طرف رودخانه، از یکى سگ و از دیگری گاو بدنیا آمد. از طرفی که سگ بدنیا آمده بود، کرمان ستان نام گرفت و از
طرفی که گاو بدنیا آمده بود، هندوستان نام گرفت.
به همین سبب نقش سگ و گاو در مذاهب هندو و زرتشتی بسیار مهم
تلقى شده اند و آنها بر این عقیده اند که
سگ و گاو توتم آبائى است و جد اعلاى آنها در سگ و گاو تجسم پیدا کرده و تجلى نموده
اند.
تا قبل از طلوع اسلام در بین فارس های زرتشتی جان سگ خیلی عزیزتر و مهمتر از جان فارس بود و مجازات غذای داغ
دادن به سگ، استخوان سخت به سگ دادن، رماندن سگ آبستن و کشتن سگ اعدام بود در حالی
که مجازات کسی که با فارس چنین کارهائی می کرد، اعدام نبود. جالب اینکه فارس ها مرده های خودشان
را قبل از طعمۀ لاشخورها کردن در دخمه ها
و یا بالای تپه ها، " سگ دیده می کردند "
"
سگ دیده کردن مرده " فارس ها اجساد مردگان خودشان
را قبل از اینکه توسط مرده کش ها ( کسانیکه جسد
مرده را به دخمه یا بالای تپه حمل می کنند ) در
دخمه ها یا بالای تپه ها طعمۀ لاشخورها و درندگان بکنند، به سگ نشان می دادند و
مرده کش ها بعد از حمل جسد به
دخمه یا بالای تپه موها و تن خودشان را پس از مراسم، با ادرار گاو یا با ادرار
گوسفند یا حتی با ادرار یکی از آشنایان و خویشاوندان خود می شستند. ( ضد عفونی کردن از نوع پیشرفتۀ فارسی اش!!! )
سنت طعمۀ لاشخورها کردن اجساد در بین
فارس های که با نور الهی اسلام اهلی نشده بودند و زرتشتی مانده بودند تا اوایل
انقلاب ضد سلطنتی 1357 در ایران ادامه داشت ولی بعد از انقلاب توسط آیت خلخالی منع
شدند.
در بین هندوها گاو به عنوان توتم جد اعلاى آنها متمرکز شده و
امروزه گاو به صورت حیوانى مقدس و محترم در نزد هندوها تلقى مى شود که گوشت آنها
را بر خود حرام نموده و خوردن آن از گناهان کبیره محسوب مى شود، زیرا توتم مظهر و
تجلى گاه روح جد بزرگ تیره و طائفه شمرده مى شود
به عقیده همه طبقات هندو گاو در عالم بالا مقامى والا دارد
و این قداست گاو و ارواح اجداد در بین همه پیروان آئین هندو به هر گروه و فرقه اى
که منسوب باشند، محترم و معبود مقدس محسوب مى شود، و روى همین قداست گاو که کشتن و
خوردن گوشت این حیوان بمنزله کشتن و خوردن انسان و از گناهان کبیره شمرده مى شود،
این عمل خود یکى از علل دشمنى و جدائى بین هندوها و مسلمانان مى باشد
در هندوستان احترام به گاو به حدى است که گاهى اگر گاوى در
وسط خیابان بخوابد، صف هاى طویلى از اتومبیل ها و اتوبوس ها تشکیل مى شود بدون
آنکه کسى حق داشته باشد که گاو را از سر راه مردم حرکت دهد و حتى پلیس هم چنین
اجازه اى ندارد! تا اینکه خود گاو از سر راه با خیال راحت برخیزد و راه را براى
اتومبیل ها باز کند
علت اینکه بخشی از مسلمان ها هندوستان به رهبری محمد علی جناح بعد از جدا
شدن از هندوها و زرتشتی ها نام کشورشان را پاکستان گذاشتند این بود که همیشه نجاست
از سر و صورت زرتشتی ها و هندوهای آریائی گاوپرست و شاش خور می باریدفارس های مجهول الهویه ادعا می کنند که ابوبشر عمربن عثمان قنبر سیبویه
فارس های مجهول
الهویه ادعا می کنند که ابوبشر عمربن عثمان قنبر سیبویه
اهل کرمان قواعد
صرف و نحو زبان عربی را اختراع کرد!!
از قدیم گفته
اند، کل اگر طبیب بود، سر خود دوا می نمود. اگر فارس ها استعدادی به غیر از پارس
کردن و مزدوری داشتند، بجای کامل
کردن زبان بیگانگان، به زبان بی بار و
فاقد ارزش تکلم فارسی یک چاره ای می اندیشیدند.
زبان علمی و موزیکال عربی از اول کامل ترین زبان در دنیاست که به
خوبی می تواند مفاهیم و مطالب گسترده و عمیق را در قالب های زیبا، کوتاه و دلنشین بیان
کند بدون اینکه از زبان های دیگر لغتی وام بگیرد و قرآن مجید به این زبان نازل شده
است
در حالیکه سومریان اولین کسانی بودند که شش هزار سال قبل زبان نوشتاری را
اختراع کردند، در مقابل فارس ها و مردم بهارات ( شبه قارۀ هند ) تا همین اواخر حتی زبان گفتاری از خود نداشتند،
چه بماند زبان نوشتاری و منظور خودشان را بیشتر با دم تکان دادن و با پارس کردن می
رساندند. در همین اواخر بود که حکمرانان صفوی در مناطقی که امروزه ایران نامیده می
شود و حکمرانان ازبک در بهارات ( شبه قارۀ هند ) برای نزدیک کردن مردم مناطق تحت
کنترل خود بهمدیگر دو زبان اردو ( زبان هندی امروزی ) و فارسی را با خط عربی، با
لغات عربی، با اندک لغات دساتیری مثل " خوش، دوست،
بیمار، خدا، نزدیک، دور، خانه، آزاد، پرسش و پاسخ " و همچنین با اضافه کردن " بودن،
شدن و کردن " در جلوی لغات عربی مثل معلوم کردن، معلوم شدن و معلوم بودن
بعلاوه با تغییر دادن شکل کلمات عربی مثل
" مثلآ را بشکل مسلن نوشتن یا طهران را بشکل تهران نوشتن " راه انداختند بعد از نویسندگان و شعرا خواستند
به این زبان ها شعر بگویند و بنویسند. ا