فارس های کودن هیچ
وقت به
مرحلۀ ملت شدن و
تشکیل حکومت نرسیده اند
بیش از یک قرن است که بخاطر یک سری مسائل سیاسی حاکم در خاورمیانه، نژاد
تراش های عمدتآ یهودی در انگلیس و در امریکا برای دست و پا کردن هویت جعلی در
راستای مزدور سازی از فارس های بی هویت، یک سری قصه های بنام " تاریخ ایران باستان " را با دروغ بافی، جعل و تحریف حقایق تاریخی و طرح ادعاهای پوچ
و بی اساس و با شخصیت دزدی ( با کیر دیگران داماد شدن
) برشتۀ تحریر درآورده اند که فارس های مجهول
الهویه را به اجداد فرضی شان یعنی به هخامنشیان چادر نشین و بیابانگرد وصل می کند.
با مرور زمان و تکرار مداوم این قصه ها، این قصه های خیالی به دارائی های خیالی فارس
ها تبدیل شده است. اگر ما این قصه های خیالی را از تاریخ منها کنیم، خواهیم دید که جریان فارس و
زبان بی بار و فاقد ارزش تکلم فارسی نوسازند و به هیچ وجه ریشه در تاریخ
ندارند.
در حالیکه سومریان اولین کسانی
بودند که شش هزار سال پیش زبان نوشتاری را اختراع کردند در مقابل فارس ها تا همین
اواخر حتی زبان گفتاری از خود نداشتند، چه بماند زبان نوشتاری. در همین اواخر بود
که آنها زبان فارسی را با خط عربی، با اندک لغات دساتیری مثل " خوش، دوست، بیمار، خدا،
نزدیک، دور، خانه، آزاد، کوشش، پرسش و پاسخ " و همچنین با اضافه کردن " بودن، شدن و کردن " در جلوی
لغات عربی مثل معلوم کردن، معلوم شدن و معلوم بودن بعلاوه با تغییر دادن شکل کلمات
عربی مثل " مثلآ را بشکل مسلن نوشتن یا طهران را بشکل تهران نوشتن " برای خودشان زبان دست و پا کردند. زبان فارسی با آن گرامر بسیار
ابتدایش تنها زبانی است که از خود لغتی ندارد. لغتی که بیانگر مرتفع تمدنی مثلآ فارس ها باشد، وجود ندارد،
مثل: عقل، عدالت، منطق، دولت، ملت، قضاوت، جامعه، حساب، قلب، زمان، صفر...اگر لغت های عربی، ترکی و دساتیری
را از شبه زبان گوز فارسی با آن گرامر ابتدائی که دارد، منها کنیم، این زبان گوز خود
بخود فرو می ریزد.
در این منطقه ای که امروزه ایران
نامیده می شود، ترک ها و بعضی موقع هم سیدها ( سید ها عرب نژادند مثل سید روح الله خمینی و سید علی خامنه ای ) همیشه در قدرت بوده اند و فارس ها، تاجیک ها و کردها در
طول تاریخ هیچ وقت به مرحلۀ ملت شدن و تشکیل دولت نرسیده اند. در نتیجه آنها هیچ وقت مملکت و دولتی از خود
نداشته اند که کسی هم به سرزمین آنها حمله و فلان پادشاه آنها را از قدرت خلع و
سرزمین آنها را اشغال کند. فارس ها اگر پادشاه و رهبری از خود در گذشته و یا در
حال داشتند، بجای زینت بخشیدن خانه هایشان با تصاویر رهبران سیاسی غیر فارس، تصاویر رهبران خودشان را از دیوار خانه هایشان
آویز می کردند یا در ویب سایت هایشان منتشر می کردند تا زینت بخش خانه ها و ویب
سایت هایشان بشود.
فارس ها، تاجیک ها و کردها در واقع شبه حیواناتی هستند که
هیچ نقشی در تکامل اجتماعی جامعه ندارند و همیشه توله سگ بدنیا می آیند، سگ از
دنیا می روند.
خود کلمۀ فارس صفت است به معنی سگ
ولگرد و بی خانمان که ترک ها در ایام قدیم به یک عده شبه حیوان کوچی داده اند. معلوم
نیست این شبه حیوان ها از کجا به بوی عن ترک ها و عرب ها به این منظقه آمده اند و
حالا ادعای ارضی هم می کنند!!! هر چند خودشان طبق سفارش نژاد تراش های عمدتآ یهودی
در امریکا و انگلیس می گویند که آریائی هستیم و 2500 سال قبل از جنوب روسیه ببوی
عن ترک ها به این منطقه آمده ایم این در حالی است که فارس های مجهول الهویه هیچ
شباهتی به روس های سفید پوست ندارند. در مقایسۀ نژادی همیشه رنگ ( پوست، مو و چشم
) در نظر گرفته می شود و زبان بخاطر اکتسابی بودن در نظر گرفته نمی شود. سگی که خود را گم کند / کدخدائی خانه مردم کند
بطور خلاصه - فارس های شبه حیوان و مجهول الهویه
سابقۀ تاریخی ندارند و برای جبران این کمبود بزرگ در مقابل فرهنگ ها و تمدن های
پربار عرب ها و ترک ها، بعد از اینکه طرز دفن کردن اجسادشان و ازدواج کردن و محرم
و نامحرم را از ترک ها یاد گرفتند، با حروف عربی و با لغات عربی، ترکی و دساتیری
برای خودشان یک شبه زبان گوزی بنام فارسی را دست و پا کردند در نتیجه کمی با حیوانات
وحشی فاصله گرفتند، حالا شروع کرده اند به قصه سرائی، ادعای ارضی، جعل اسناد و
مصادرۀ دارائی های دیگران به نفع خودشان هم پرداخته اند ( با کیر دیگران داماد شدن
) تا صاحب هویت شوند.