فارس پست نژاد




               


 فارس یعنی سگ 

 نسخۀ پی دی اف در 103 ص 

چقدر جالب است که نام یک قوم در لغت نامه های همان قوم معنی اهانت آمیز بدهد. در لغت نامه های دهخدا، عمید، معین و هوشیار معنی فارس یا پارس یعنی سگ، سگ صفت، پارس کردن، بیخانمان و مهاجم وحشی آمده است.

جالبتر اینکه خود فارس ها در اشعارشان به سگ و سگ صفت بودن خودشان هم اعتراف می کنند.

در شعر زیر شاعر جامی چه زبان پارسیانه ای به کون  سلطان محمود غزنوی ترک
می کشید.

هستم سگکی بر آستانت / خرسند زتو به استخوانی
شد سگ کوی تو جامی،
/  چون سگانت داغ کن
تا بداند هر که بیند،
/ کز سگان کوی تست
.                       ..............
در شعر زیر شاعر اصفهانی چه زبان پارسیانه ای به کون شاه عباس صفوی ترک
می کشید.

سحر آمدم به کویت /  به شکار رفته بودی
تو که سگ نبرده بودی /  به چه کار رفته بودی

در شهر بزرگی مثل تهران که از اقوام مختلفی مثل بلوچ، ترک، عرب، کرد و فارس در آن ساکن هستند و دانشجویان دختر و پسر از اقوام مختلف در دانشگاه ها در یک کلاس باهم درس می خوانند، در بین دانشجویان خیلی مد شده که یکی مثل سگ پارس می کند و دیگری از فارسه می خواهد آنرا ترجمه کند. فارسه هم جلوی دخترها خیس عرق می شود

در ایران تا زمان محمد رضا شاه پهلوی کمتر کسی می دانست که معنی فارس، سگ ولگرد و بی خانمان است ولی محمد رضا شاه پهلوی نفرتی که از فارس سگ ها داشت، در سال ۱۳۲۴ به علی اکبر دهخدا دستور داد تا معنی فارس را وارد معروفترین و معتبرترین لغت نامۀ ایران یعنی لغت نامۀ  " دهخدا " بکند تا همۀ عالم بفهمند که فارس یعنی سگ. اگر محمد رضا این کار را نکرده بود، امروز شاید کمتر کسی می دانست که معنی فارس، سگ است در نتیجه خیلی از فارس ها منکر فارس بودن خودشان در ایران نمی شدند.

نفرت محمد رضا شاه پهلوی محدود به فارس زبان های ایران نمی شد بلکه او بعنوان بهترین دوست محمد ظاهر شاه از پشتون های افغانستان، به پشتون ها در افغانستان کمک مالی می کرد تا تاجیک های فارسی زبان را زیر پای خود له کنند.  محمد رضا همیشه می گفت، ما چندتا پادشاه باقی مانده باید هوای همدیگر را خوب داشته باشیم. بهانخاطر احمد شاه مسعود و ملا ربانی دو رهبر " حزب جمعیت اسلامی " افغانستان با تمام اعضا و هوادارانش در سال 1353 قمری به پاکستان پناه بردند و تا سقوط دولت دکتر نجیب الله احمدزی به پاکستانی ها مزدوری می کردند.

محمد رضا شاه پهلوی در طول عمرش سه بار ازدواج کرد و در هر سه بار دخترهای غیر فارس را برای همسری خودش انتخاب کرد. اولین زنش فوزیه فواد ( دختر بسیار زیبارو و تحصیل کردۀ مصری بود که محمد رضا واقعآ دیوانه اش بود ). دومین زنش ثریا ( لر ) و سومین زنش فرح دیبا (  ترک ) بود.

خیلی جالبتر اینکه آمده است، تات در زبان ترکی بمعنی خوار  و پست عنوان مردمان غير ترك عمومآ فارس تحت حكومت ترك می باشد
كلمه تاجیک از تاتچيك گرفته شده و معنی آن در توركی زيردستان كوچك است.  تات بمعنی مقهور و مغلوب و زير دست و چيك از ادات تصغير است و اسمی است كه ترك ها در ایام قدیم به غلامان خودشان می دادند.
پروفسور مارکوارت آلمانی کلمۀ " تاجیک " را سرشته از دو بهر " تا " بمعنی زیرست و  " چیک " بمعنی ادات تصغیر ترکی دانسته، آن را  " زیردست کوچک"  معنی کرده و می‌گوید که ترک ها مردمان زیردست خودشان را، خصوصا فارس ها را با این نام خوانده‌اند

بعد از سقوط دولت طالبان در افغانستان، عبدالستار سیرت در " نشست بن " به ریاست دولت انتقالی افغانستان انتخاب شد ولی چون فارس و از نژاد سگ بود، امریکائی ها و انگلیسی ها قبول نکردند و گفتند که طبیعت پشتون ها را برای حکمرانی و فارس ها را برای فرمانبری و نگهبانی دادن در جلوی خانه ها خلق کرده است. در نتیجه آقای حامد کرزی از پشتون های افغانستان به ریاست دولت انتقالی افغانستان انتخاب شد. جالب اینکه عبدالله عبدالله ( دبل عبدالله ) که از طرف مادر فارس و از طرف پدر پشتون است، در انتخابات سال 2014 برندۀ انتخابات شد ولی فقط و فقط بخاطر اینکه از طرف مادر فارس بود، امریکائی ها و انگلیسی ها قبول نکردند در نتیجه دکتر اشرف غنی احمدزی از پشتنون های افغانستان به ریاست جمهوری انتخاب شد.

لازم بیاد آوری است که تاجیک ها در افغانستان مثل برادران فارس شان در ایران، بغیر از یک دورۀ دوسالۀ ملا ربانی هیچ وقت در قدرت نبوده اند.

حالا چقدر جالب است که در لغت‌ نامۀ فارسی به فارسی " دهخدا " که معتبرترین لغت نامه در ایران می باشد، آمده است، گویند: ترکان از اولاد یافث بن نوح اند. نام طایفه ای است در ترکستان که تاتار و مغول و سایر اتراک از آن طایفه اند و در لغت نامۀ فارسی به فارسی " معین "  ترک بمعنی زیبارو و معشوق آمده است

بکار گیری کلمه " ترک " بجای زیبارویی در یکی از ابیات شعر حافظ شیرازی از شعرای ترک پرست قرن هشتم هجری، مشهور و زبانزد خاص و عام هر ایرانی و فارس دان است :

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را    
 به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا

 حافظ در غزلیات دیگرش به کرّات از کلمه تُرک به جای زیبارویی و درخشندگی استفاده کرده است :
 
آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت 
آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت
تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین    
کس واقف ما نیست که از دیده چه‌ها رفت

انوری شاعر فارسی گوی میگوید :
 
ترک من ای من سگِ هندوی تو  / دورم از رویِ تو دور از روی تو
بر لبِ و چشمت نهادم دین و دل  /  هر دو بر طاقِ خمِ ابروی تو

حکیم نظامی گنجوی  در موضوع  ستایش سخن و حکمت و اندرز میگوید :  

تُرکی‌ام را در این حبش نخرند /  لاجرم دوغبای خوش نخورند

 در این بیت منظور نظامی از " ترکی‌ام " سخنان حکیمانه ، روشنگرانه و خردمندانه است که گله‌مند است در اجتماعی که تاریکی فکر ( حبش ) بر آن حاکم است این سخنان خریداری ندارد .


در دوران امپراطوری ترک ها مورخین فارسی نویس ترک پرست و شعرای فارسی گوی ترک پرست آنچنان در مورد زیبا رویی، صداقت، دانایی، حکمت، روشن ضمیری، خردمندی، آزادمردی، ظلم ستیزی، خوش اخلاقی، بزرگ منشی، جوانمردی و به صورت کلی صفات نیک ترکان یاد کرده اند که در دیوان این شاعران کلمه ترک در معنی مجازی به جای حوری بهشتی، زیبا رویی،  خورشید تابان، صورت درخشنده، ماه تابان، عالم و دانا، بخشنده و مهربان و به صورت کلی کلیه معانی و صفات مثبت و خوب انسانها به کار گرفته شده است در مقابل در هیچکدام از دیوان شعرای فارسی گوی در مورد زیبا رویی و خوش سیما بودن مردم فارس و یا تاجیک سخنی به میان نیامده است. در این دیوانها بیشتر، از سیمای هندوان و هندو سخن رفته که در معنای واقعی اشاره به تیرگی و رنگ انسان سیاه چهره و در معنای مجازی بجای بردگی، غلامی، تباهی و کلآ در معنای منفی در مقابل معنای مثبت " ترک " به کار گرفته شده است!