پدرم دراومد تو این یه سال این همه فارس ها را گائیدم


یه روز یه فارسه به یه ترک میگه: بیا مشاعره کنیم؟ بعد میگه:
دویدم، دویدم خواهرتو گائیدم.
ترک میگه: خداحافظ و راهشو میکشه میره. یک سال بعد ترک برمیگرده،
فارسه می بینه ترک خیییییییییییلی لاغر شده
ترک میگه: حالا اگه مردی بیا مشاعره کنیم
فارسه میگه: باشه حالت نوبت تئه
ترک میگه: دویدم، دویدم مادرتو
خواهرتو
دختراتو
دختر دائی هاتو
دختر عمه هاتو
دختر عموهاتو
دختر خاله هاتو
زنتو
زن برادرهاتو
دختر همۀ فک و فامیل و در و همسایه و هم نژادها و هر چه فارسه، همه شونو گائیدم.
فارسه میگه: زکی، اینکه قافیه نداشت.
ترک میگه: قافیه نداشت ولی حقیقت که داشت. پدرم در اومد تو این یه سال این همه فارس ها را گائیدم.